امیرحسین توفیق – ونکوور
فاروق در تابستان سال ۲۰۰۲ از طریق شانگهای و با پرواز China Eastern وارد فرودگاه ونکوور شد. او متولد سال ۱۹۷۰ در شهر قاهره است و تحصیلات دانشگاهیاش را در دانشگاه قاهره تا مقطع فوق لیسانس در رشتهٔ علوم سیاسی انجام داده و فارغالتحصیل شده است. در همان زمان و ورود به دانشگاه، عمیقاً مشتاق و علاقهمند به مسائل سیاسی شد و بههمین دلیل هم قصد داشت تا مقطع دکتری تحصیلاتش را ادامه بدهد و نهایتاً مشغول تدریس بشود.
در طول مدت زمان تحصیل، در دانشگاه و حتی خارج از دانشگاه واردِ تشکلهای سیاسی موجود شد. جلسات زیادی را با همکاری دوستانش برگزار میکرد و مسائل سیاسی را به بحث میگذاشت. فاروق در این زمینه آنقدر پیشروی کرد و بهقدری عمیق مسائل سیاسی را به بحث گذاشت، که بارها و بارها توسط مسئولان دانشگاه و حتی مسئولان امنیتی کشور فراخوانده شد. تعهدها داد، روزهای زیادی را در بازداشت بهسر برد و حتی مورد شکنجه هم قرار گرفت، اما همچنان مشتاق ایجاد بحثهای سیاسی بود.
نهایتاً، در زمستان سال ۲۰۰۱ دستگیر و تفهیم اتهام شد و آنچه دادستان برایش رقم زد، سالها زندان بود. دو ماه زندان و شکنجه را تحمل کرد و یکی از شبهای زمستان، توسط دوستانش از زندان فراری داده شد و شبانه از کشور خارج شد. چند شبانهروز آواره بیابان و جنگل بود و نهایتاً وارد شانگهای شد و با پاسپورتی جعلی، سوار هواپیما شد و به کانادا فرار کرد.
فاروق بهمحض ورود به فرودگاه ونکوور، درخواست پناهندگی داد. مدارک و اسناد محکمهپسند و قابل توجهی بههمراه داشت اما مأموران مرزبانی کانادا، به هویت فاروق مشکوک بودند، بههمین دلیل، همانجا بازداشت شد و تا تعیین هویت واقعیاش، روانهٔ زندان شد.
باز زندان؛ اما اینبار در کانادا که البته با زندانهای قاهره بسیار متفاوت بود. فاروق ۹ ماه در زندان ماند و نهایتاً با تلاشهایی که وکیلش انجام داد، هویت واقعیاش، برای مأموران مرزبانی کانادا محرز و از زندان آزاد شد تا مراحل درخواست پناهندگیاش، طی شود.
فاروق در سال ۲۰۰۵، بهعنوان پناهنده واجد شرایط شد و اقامت دائم خود را از کانادا دریافت کرد. عشق به مسائل سیاسی، باز هم او را راهی دانشگاه کرد و در کانادا هم تحصیلات دانشگاهیاش را دنبال کرد و مشغول به کار شد. هر ۵ سال یکبار، کارت اقامتش را تمدید کرد و هیچ زمانی به فکر اقدام برای شهروندی نیافتاد و پس از ۱۵ سال اقامت در کانادا، همچنان کارت اقامت دائم داشت.
در طول این سالها، بهجز ۸ سال اول از کانادا خارج نشد، هر ساله یک نوبت به قاهره سفر میکرد و با خانوادهاش دیدار بهعمل میآورد. در اواخر سال ۲۰۱۶ و زمانیکه برای هفتمین بار در طول این سالها از قاهره به ونکوور بازمیگشت، در فرودگاه توسط مأموران مرزبانی کانادا مورد پرسش و پاسخ قرار گرفت.
مأمور مربوطه، فاروق را به اتاق دیگری هدایت کرد و بازجویی از او، سه ساعت به طول انجامید. مأمور مربوطه نهایتاً متقاعد نشد و همانجا دستور خروج از کانادا صادر و به فاروق تحویل داده شد و ۷۲ ساعت به او مهلت دادند که کانادا را ترک کند.
فاروق در طول این سه ساعت، مات و متحیر، فقط به دهان مأمور مرزبانی نگاه میکرد و اصلاً نمیدانست که چه باید بگوید!
«شما در طول ۱۵ سال گذشته که در کانادا ساکن شدهاید و دلیل اقامت شما، پناهندگی بوده، ۷ نوبت به کشور خودتون سفر کردید. طبق قانون کانادا، متقاضیانی که درخواست پناهندگی از کشور کانادا میدن، به یکی از دلایل زیر درخواستشون مورد پذیرش قرار میگیره:
۱- جان متقاضی در کشورش در خطر باشه و در صورت بازگشت، احتمال از دست دادن جانش وجود داشته باشه.
۲- متقاضی اگر به کشور خودش برگرده، مورد آزار و اذیت قرار بگیره.
۳- متقاضی اگر به کشور خودش برگرده، حق و حقوقی عادیای که هر انسانی باید داشته باشه، ضایع میشه.
با توجه به اینکه شما ۷ نوبت به کشور خودتون سفر داشتهاید، پس هیچکدوم از موارد فوق شامل حال شما نمیشه و مشخص میشه که از ابتدا هم حقایق را کتمان کردید و مأموران و افسران وزارت مهاجرت کانادا را اغفال کردهاید. لذا، من دستور خروج شما رو صادر میکنم و اگر ظرف ۷۲ ساعت آینده از کشور خارج نشدید، این دستور خروج به دستور اخراج تبدیل میشه و علاوه بر اینکه با دستبند از کشور خارج میشید، امکان بازگشت برای پنج سال آینده رو هم ندارید.»
فاروق سریع با هماهنگی دوستانش، یکی از وکلای معروف ونکوور را پیدا کرد و متأسفانه بهدلیل آنکه تعطیلات آخر هفته بود، فقط توانست روز دوشنبه که آخرین روز مهلت ۷۲ ساعته بود ایشان را ملاقات کند و پاسخی که شنید، کاملاً ناامیدش کرد:
«شما این برگه رو امضا کردید و با امضا کردن اون، یعنی کاملاً اون رو قبول دارید و تنها راه شما اینه که در دادگاه فدرال کانادا براتون تشکیل پرونده داده بشه و قاضی دادگاه رأی به ابطال اون بده که اون هم در این چند ساعت باقیمونده، عملاً غیرممکنه. درسته که شش نوبت به کشور خود سفر کردید و مأموران متوجه نشدند، اما نوبت آخر، متوجه شدهاند و فرض رو بر این گذاشتند که شما دروغ گفتهاید و باید از کانادا خارج بشید. شخص پناهنده، نباید به کشور خودش سفر کنه و شما اشتباه کردید، متأسفم. اگر دستور خروج به دستور اخراج تبدیل نشه، میتونید هر زمانی که خواستید، ویزا بگیرید و به کانادا برگردید. پس بهتره، سریعاً از کانادا خارج بشید.»
فاروق همچنان در بهت و حیرت، بر روی صندلی هواپیما و از روی باند فرودگاه، نظارهگر فرودگاه ونکوور بود.
پایان